PMS
۲۸
خرداد
همه چی ظاهرا داره خوب پیش میره. رابطه م؛ سفرم؛ البته به غیر از درسم.
ولی ذهنم ایرادگیر شده و میدونم چرا. دوره ی قبل پریود. دلم واسه بابک تنگ میشه و وقتی بهم زنگ میزنه, حرفاش میره رو اعصابم. حتی جا داره باهاش دعوا کنم. میفهمم از چی آب میخوره.
انگار یه بچه ی ناراضی نشسته تو سرم و در حالی که همه ی اسباب بازیاش رو ولو کرده دورش, داره مدام نق میزنه.
ولی خوبه که میفهمم چرا اینطوری ام. همین باعث میشه بنویسم و همین یکم اون بار عصبیت رو ازم دور می کنه.
الان باز دلم واسه بابک تنگ شد. چه حس های نا پایدار سست عمیقی!
یاد حرف مرجان می افتم: بشین یه گوشه و به احساس هات نگاه کن. نگاهشون کن و بذار بگذرن.
اون احساس ها مالک تو نیستن؛ بلکه صرفا حس های گذرایی هستن که رد میشن و میرن. کارشون رفتنه.
- ۰ نظر
- ۲۸ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۲۹
- ۲۰۳ نمایش