بازتاب ذهن من

اینکه به بچه فرصت تجربه بدیم...

يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۰۴ ق.ظ

امروز توو کلاس زبان درمورد نوع برخورد درست یه مادر با بچه ش داشتیم صحبت میکردیم و من گفتم بچه م وقتی بزرگ شد, سعی میکنم

 باهاش همراه بشم؛ حتی اگه کاری که میخواد بکنه خیلی هم قانونی و مطابق عرف نباشه. مثلا اگه بخواد مشروب بخوره, اول مضراتشو بهش میگم و بعد خودم شات اولو براش میریزم. حداقل پیش غریبه اولین بار امتحان نمیکنه و خودم بهش میگم چطور و چه اندازه بخور. 

بعد یکی از بچه ها گفت که نه اصلا نباید اینکارو کرد؛ اگه تو اولین لیوانو بدی دستش, معتاد میشه و دیگه نمیتونه خودشو کنترل کنه.

من گفتم الان دیگه آدمها هر کاری که دلشون بخواد رو بالاخره انجام میدن؛ چه پدر مادر اجازه بدن چه نه.

اونم گفت نه؛ انقد باید کنترلش کنی که نتونه همچین کاری انجام بده...

بعد من هر چقدر سعی کردم بهش بفهمونم که محدود کردن دیگه خیلی وقته که جواب نمیده, اون توو کتش نرفت که نرفت. بعد حس کردم که مامانم جوون شده و من سر کلاس زبان دارم باهاش بحث میکنم. راستش یکم هم عصبی شده بودم. 

ولی دیگه بهش نگفتم آخه بدبخت, من آینده ی بچه تو ام...


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۲/۰۱
  • ۱۷۳ نمایش
  • فاطمه ام

نظرات (۱)

  • احسان پروانه
  • سلام
    مطالبتون عالی بووود
    موفق باشید


    خیلی خوشحال میشم به ما هم سربزنید
    منتظر حضور گرمتون هستم
    پاسخ:
    سلام, ممنون از وقت و توجهتون.
    حتما.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی