بازتاب ذهن من

ح ش:))

جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ق.ظ


ساعت دو ی شبه و من رفتم اینستای سرپرست سگ اخلاق دفعه ی پیش رو (که با هم کوه رفته بودیم) دیدم. طرف سه تا رشته داره همزمان میخونه.

چه تاثیر گذار.

صفحه ی اینستاش سی چهل تا عکس بیشتر نداشت که اولین حسی که به آدم می داد, حس یه زندگی مرتب بود. یه زندگی که درس و تفریحش به حد کفایت وجود داره و هر کدوم تو جای خودش قرار گرفته.

فکر کن سه تا رشته توو دانشگاه تهران بخونی و برنامه ی سفر و کوه ات هم همیشه به راه باشه. خیلی لذت بردم و یکم هم افسوس خوردم و یکم تر هم گفتم خب, منم باید جدی تر بگیرم وضعیت رو؛ درسم رو.

بعدش هم به خودم گفتم اینکه یه کسی درسش خیلی خوبه لزوما به این معنی نیست که آدم درستی هم هست. بعد اخلاق تندش اومد توو ذهنم وقتیکه گروه رو رهبری می کرد. مثلا یه دختره داشت از مسیر خارج میشد و اولش یکی دو بار سعی کرد صداش کنه و وقتی دختره نشنید, یه هووی کشدار حواله ی طرف کرد. خب خیلی از ادب دور بود.

بهترین حالت اینه که ویژگی خوب آدم ها رو برداریم و یه دیدگاه متعادل بسازیم واسه خودمون.

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۲/۰۸
  • ۱۴۸ نمایش
  • فاطمه ام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی