بازتاب ذهن من

او (7)

پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۱۴ ق.ظ


بعضی از آدم ها یه مهارت خاصی دارن توی خوشحال کردنت. وقتی میگم مهارت، دقیقا منظورم کلمه ی مهارته! چون خوشحال کردن بقیه کار ساده ای نیست. درواقع یه ترکیبیه از درک ظرافت ها و احترام گذاشتن و توجه داشتن. 

علت این نوشته هم, کنسل شدن کنسرتیه که بابک گشته بود یه تایم مناسب پیدا کرده بود و بصورت سورپرایز طور بلیط خریده بود و دقیقا همین امشب علیرضا قربانی خبر کنسل شدنش رو توی پیج اینستاش گذاشت. به دلیل همدردی با کشته شده های حمله ی تروریستی امروز! چه مزخرف! 

اینکه برنامه ی این همه آدم که با کلی هماهنگی (و هیجان) بلیط خریدن رو بهم بریزی که مثلا سوگواری؟ حالا واقعا سوگواری یا این فقط یه نمایش بی مزه ست؟! چه بی احترامی زشتی!

و من تا نیم ساعت پیش که پست علیرضا قربانی رو دیدم, بسیار ناراحت بودم و حالم گرفته شده بود. چون حتی به اینکه چی بپوشم هم کلی فکر کرده بودم و لاک متناسب با لباسم هم زده بودم و برنامه زرتی کنسل شد! 

و بدتر اینکه نمیتونستم به بابک ابراز کنم که چقد این مساله ناراحتم کرد... ولی به اینجای داستان که رسید, خودش اومد و گفت که میتونیم یه جای دیگه بریم فردا؛ اینکه من کجا دوست دارم (تو نمیدونی پرسیدن این سوال از یه دختر چقدر حس خوبی رو منتقل میکنه!) و در نهایت قرار شد بریم یه دست پینگ پنگ بزنیم و بعدش بریم سینما و بعدشم شام. 

چه جایگزین قانع کننده ای! 

مثلا نیومد مثل خیلی از مردای بی توجه حال بهم زن بگه خب فاطمه جان؛ فردا رو به درسات برس و ایشالا تاریخ بعدی کنسرت رو که اعلام کردن با هم میریم! 

الان دیگه خیلی هم واسه کنسل شدن کنسرت ناراحت نیستم.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۳/۱۸
  • ۱۷۱ نمایش
  • فاطمه ام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی